دانلود کتاب رایانه و تعلیم و تربیت مبانی نظری کاربرد رایانه در تعلیم و تربیت
فرمت فایل دانلودی: .zipفرمت فایل اصلی: pdf
تعداد صفحات: 198
حجم فایل: 1149
قیمت: 20000 تومان
بخشی از متن:
مبانی نظری کاربرد رایانه در تعلیم و تربیت
مقدمه
مناقشه در مورد استفاده از رایانه در آموزش عمومی حداقل از سال ۱۹۸۳ آغاز شده است. یعنی از آن هنگام که کمیسیون ملی ارتقاء آموزش اقدام به انتشار گزارش خود (ملتی در معرض خطر) کرد که در آن به انتقاد شدید از ناکامی های آموزشی آمریکا پرداخته و آن را به مشکلات اقتصادی کشور نسبت داده بود: «برتری بی چون و چرای ها در تجارت، صنعت، علم و نوآوری های تکنولوژیکی که زمانی از آن ما بود اینک از جانب رقبا در سرتاسر جهان به چالش کشیده شده است... موج پیش پا افتادگی اکنون بنیادهای آموزشی جامعه ما را سست می کند و نقاط قوت ما را در مقام یک فرد و یک ملت مورد تهدید قرار می دهد. در خاتمه گزارش آمده است برای کمک به همگان باید خود را وقف اصلاح نظام آموزشی کنیم».
هشدارهای «ملتی در معرض خطر» هنگامی بیان شد که آمریکایی ها بکارگیری فناوری رایانه ای را آغاز کرده بودند آی بی.ام اولین رایانه شخصی را در سال ۱۹۸۱ وارد بازار کرده و در سال ۱۹۸۳ و ۶ میلیون دستگاه آن را فروخته بود. در سال ۱۹۸۴ شرکت اپل با معرفی مکینتاش به شهرت رسید. مکینتاش رایانه شخصی ای بود که رابطه گرافیکی و جدیدی داشت و علاوه بر صفحه کلید از ماوس نیز بهره می برد. هنوز یک دهه تا دوران محبوبیت اینترنت و وب جهان گستر مانده بود، اما در همان زمان آمریکایی ها احساس می کردند که تحولی اجتماعی در راه است و فرزندان آنها باید برای این تحول آماده شوند. آنگونه که تهیه کنندگان گزارش «ملتی در معرض خطر» گفته اند «یادگیری سرمایه گذاری ای اجتناب ناپذیر است که برای موفقیت در عصر اطلاعات نیازمند آنیم».
تا سال ۱۹۸۸ بیشتر از نیمی از افراد شاغل در ایالات متحده از رایانه استفاده می کردند. روند غالب در مدارس ایالات متحده به این صورت بود: به گفته پل استار یکی از بنیانگذاران امریکن پراسپکت «در بین سالهای ۱۹۸۱ و ۱۹۸۲ درصد مدارس دارای رایانه از ۱۸ درصد به ۹۸ درصد رسید و تعداد دانش آموز به ازای هر رایانه از ۱۲۵ به ۱۸ کاهش پیدا کرد.» بیشتر مدارس ابتدایی و راهنمایی رایانه های اپل را خریده بودند در حالی که دبیرستان ها اغلب به رایانه های دارای سیستم عامل - DOS و بعدها ویندوز - تمایل بیشترین نشان می دادند.
با پیشرفت فناوری رایانه، سطح نرم افزارهای آموزشی که به مدارس عرضه می شدند ارتقا یافت. آموزش با کمک رایانه (CAI) به صورت بالقوه روشی انقلابی برای یادگیری بوده است و می باشد. استار می نویسد «رایانه های شخصی و نرم افزارهای دارای کاربرد عام کار با رایانه را انعطاف پذیرتر کردند و به خوبی با حوزه ها و سبک های مختلف یادگیری خود را تطبیق دادند». او اضافه می کند «رایانه برخلاف تصاویر متحرک رادیو و تلویزیون ظرفیت بیشتری برای فعالیتهای تعریف شده از جانب آموزگار و دانش آموز محور دارد».
در اوایل دهه ۱۹۹۰ با رشد سریع اینترنت و وب جهان گستر جنبش استفاده از رایانه در کلاس درس جان دوباره ای گرفت. بسیاری از والدین و آموزگاران امید داشتند که اینترنت با ایجاد پیوند میان کلاس های درس و دنیای بیرون بتواند به آموزش با کمک رایانه و کل تجربه یادگیری غنا ببخشد. در سال ۱۹۹۶ بیل کلینتون به این اشتیاق پاسخ داد و پیشنهاد اختصاص بودجه ای از جانب دولت فدرال را مطرح کرد به نحوی که فناوری رایانه ای و اینترنت تا سال ۲۰۰۰ به کلاس های درس وارد شود. کنگره آمریکا در سال ۱۹۹۷ دو میلیارد دلار به صندوق سواد فناوری اختصاص داد و این بودجه کمک کرد تا درصد کلاس های متصل به اینترنت از ۳ درصد در سال ۱۹۹۴ به ۷۷ درصد در سال ۲۰۰۰ برسد. کمک هزینه های تلفیق اینترنت با آموزش بخش مهمی از قانون «هیچ کودکی نباید عقب بماند» بودند که جورج دبلیو بوش در ژانویه ۲۰۰۲ به امضا رساند.